در این چند روز که نبودم (کلا دو سه روز بود حالا :/ ) اتفاقات خوبی افتاد. انگیزه بهم تزریق شده بود و داشتم کار میکردم واقعا و از زندگی لذت میبردم با اینکه توی خونه زندونی شده بودم ولی حس خوبی بود . البته که رسیدن به کار هام همچین راحت هم نیست و طبق معمول مشکلات کارم اومدن به سراغم انگار من رو خیلی دوست دارن :/
.
وقتی استاد اندیشه میگه که کلاس های مجازی رو باید شرکت بکنین اگه شرکت نکنین به تعداد تعطیلی ها غیبت میخورین+ اینکه پاورپوینت ارایه تون رو هم باید درست کنین + کتاب رو هم خلاصه کنین (!!!!!) + آزمونی که توی سایت خودم گذاشتم رو شرکت کنین و گواهی اش رو برام بیارین به این استاد باید چه نسبت و لقبی داد ؟ :///
خودتون بگین.
استاد عزیزم (!) میشه بگی دقیقا چیکار نکنیم . تازه چه درسی هست!! اندیشه . منطق فلسفه چه قدر دوست داشتنی واقعا :///
و نکته قابل تامل اینجاست که من کتابش رو نخریدم(میخواستم بخرم این ماه ولی کرونا اومد :/ و موندم چجوری خلاصه کنم کتاب رو . )
.
کتاب ملت عشق تموم شد فکر میکردم کتابام تموم شده ولی تونستم یک کتاب دیگه پیدا کنم . رویای نیمه شب
خوشبختانه تعداد صفحاتش بالاست :)
.
یادگیری زبان انگلیسی رو هم دارم شروع میکنم و شاید یک زبان دیگه رو هم در این حین یاد بگیرم معلوم نیست .
.
عضو انجمن ادبی هنری هم شدم و با اون هم دارم خودم رو سرگرم میکنم :)
خلاصه که خوبه .
شاید دیر به دیر بیام
چون کلی کار ریخته روی سرم :/
.
+فردا روز پدره
روز همه پدر ها مبارک :)
-وااااااای جوراب فروشی تعطیله. چیکار کنم ؟
دغدغه این روزهای خانومهای محترمه :دی
(فقط یک شوخی هست لطفا به کسی بر نخوره . ممنون :) )
درباره این سایت