خودم و نوشته هام



سلام مجدد خدمت همگی :)

میخوام یک چند روز که نه چند هفته ای کلا به دور از این فضا یعنی فضای مجازی باشم و سرم تو کار خودم باشه و به اهداف ریز و درشتی که ساعتها بهشون فکر کردم  و کاغذهایی که مچاله کردم برسم. شاید این زمان که هست برای سکوی پرتابی باشه برای رسیدن به پله های ترقی بیشتر و طویل تر .

 

 

 

 

پس به امید دیدار و دلهاتون شاد و خرم باشه . 

این ایام آخر صفر هم منو در گوشه ای دعاهاتون جای بدین که خیلی ممنونتون میشم :)

یا علی


سلام . 

امروز روز سیرابیه :دی

هر کسی که سیرابی دوست داره بهش تبریک میگم .

اصلا پرزاش رو آدم میبینه حال میکنه خخخ

از بوی خوبش هم که نگم براتون و البته ماندگاری بوی سیرابی بر پوست که دیگه حرف نداره . ان شاالله نصیب هیچ کسی نشه :دی

 


خیلی ممنونم ازت بهترینم . به خاطر همه چی :)

به خاطر زندگی که به من دادی و به خاطر اینکه میذاری من شاد بمونم :)

امروز خبر خوب کم نشنیدم . هفته دیگه کلا تعطیل کردیم :دی

کلاس من و چند نفر دیگه رو میخواستن عوض کنن تایم اون کلاسه هم واقعا بد . 22 نفر جدید آورده بودن ، میخواستن از کلاس ما 10 نفر بردارن ببرن اون کلاس که شرط اینکه کلاس برگزار بشه ( حداقل 25 نفر) داشته باشن . خلاصه اون معاونی که میخواست این کار رو انجام بده اومد کلاسمون گفت که کسی داوطلب هست بره اون کلاس ؟ (حالا دلیلش هم نفهمیدم چرا فقط از کلاس ما میخواست نفر ببره و نه از کلاسهای دیگه ) . 

هیچ کسی داوطلب نشد . کاملا هم مشخص بود . چون کلاس ما هم تایمش خوب بود و هم اساتیدش به نسبت عالی بودن و هم کلاس جو خوبی داره و خودشیرین بینمون ( حداقل در زمینه درس ) پیدا نمیشه ، نمایندمون هم خیلی خوبه ژتونها رو خیلی زود برامون جور میکنه خخخ

این معاونه وقتی دید همه میخوان بمونن گفت که پس مجبورم 10نفر رندومی ببرم اون کلاس . منم که میدونستم و به همه میگفتم که چه قدر شانسم عالیه و فلان که میفتم بین همون 10 نفر

شبش تلگرام گروه رفتم یک برگه ای نمایندمون عکس گرفته بود که اسم اون ده نفر بود ، منم میدونستم که اسمم هست و اسمم هم بود :دی گفتم دیگه خیلی خوش شانسم . حالا همه میگفتن یعنی چی و میایم ازتون حمایت میکنیم و ما هم دلمون رو خوش کردیم به همین دلداری ها و چه قدر بچه های کلاس شوخی میکردن و کلا میخندیدیم :دی

روز بعد دیگه که میشه امروز ، کلا کار من دعوا و جر و بحث و فلان بود . با مدیر دانشگاه صحبت کردم با همون معاون بعد به داداش و بابام هم گفتم بابام از سر کار اومد ( هیچی هم نگفتم به بابام که بیان حرف بزنن ) کلی بحث شد و منتظر اون حمایت دوستان عزیز در تلگرام بودیم که همشون زود رفتن خونه هاشون خخخ . البته خب کاری نمیتونستن بکنن . یک نفر موند اون هم نمایندمون بود طفلکی خیلی پیگیری کرد ( دستش درد نکنه )

آخر سر بابام تلفنی گفتن که همه چی حل شده و فلان . منم باور نمیکردم به همون 10 نفر گفتم بریم ببینیم چی شده5 تاشون اومدن .

نماینده : آقا قضیه این 10 نفر چی شد برای کلاسا ؟

معاون : هیچی باید برن کلاس جدید 

دوستان به من: مگه نگفتی بابات گفته همه چی حله 

من : یعنی چی آقا ؟ مگه بابام اومده صحبت کرده گفته همه چی حل شده . 

معاونه چشماش گرد شد . ترسید بدبخت خخخ . انگار که بابام رئیس ادارشون هست خخخ 

معاون به من : فامیل شما چیه ؟

من : بووووووووووق (همون فامیلم )

یک مقدار معاونه فکر کرد ببینه کسی به این فامیل میشناسه . منم البته قصدم ترسوندنش نبود . 

بعد گفت : همین کلاس جدید میرین دیگه.من کاری ندارم .

حالا نماینده داشت با معاون صحبت میکرد . منم به بابام زنگ زدم گفتم همینطوری تلفنی صحبت کنن با معاون . 

معاون ترسید دوباره خخخ : نه صحبت نمیکنم . 

بابا نمیخوردت که خخخ . بگیر صحبت کنن ببین چی شده . به خدا بابام کاره ای نیست .

آخر همه میخواستن برن چون بحث کردن فایده ای نداشت . معاونه از من پرسید : یک بار دیگه میشه فامیلت رو بگی ؟ 

من : بوووووووووق

-------------------------------

رفتیم پیش مدیر . آخرین روزنه امیدمون بود . نیم ساعت همه نشستیم که ایشون همراه با اساتید دیگه ناهار بخورن غیبت خانوماشون رو هم بکنن بعد که میخواست بیاد باهامون صحبت کنه ترم بالایی ها خودشون رو انداختن وسط 

-برای سلامتی آقای مدیر کف بزنین .

خودشیرینا :////////////

ده دقیقه اومد برای اونا سخنرانی کرد و بالاخره اومد بیرون و تونستیم یک گوشه گیرش بیاریم 7 نفری بهش هجوم آوردیم .

از آخرش هم فهمیدیم که موندنی هستیم در این کلاس :دی

بعد اینکه مدیر گفت انگار همه یک انگیزه ای داشتن برای زندگی و یکی مریضیش همون لحظه خوب شد خخخ

 

خیلی وقت بود پست طولانی نذاشتم ( یک هفته :/ ) خخخ

الان خوشحالم یک مقدار تخلیه بشم درست میشم.


استاد هنر گفته بود عکس بگیریم برای آخر ترم ،منم فکر کردم برای این هفته میخواست پدرم رو درآوردم تونستم ده تا عکس بگیرم که تازه کیفیت چندانی نداشتن و اونقدرها هم قشنگ نبودن ولی این یکی واقعا قشنگ دراومد :)

 

گفتم یک مقدار الهام بگیرم از بقیه عکس ها .

 

اگه چند روزی نمیتونم بیام بهتون سر بزنم معذرت میخوام . خیلی کار دارم . 


سلام :)

 

اول از آقا محمد رضا و آقا سید جواد ، خواستم تشکر کنم که دعوتم کردید و اینکه من هم مشغله داشتم و هم اینکه نمیدونستم باید چی بنویسم ( همین الانش هم نمیدونم :دی ) 

 

حدود یک ماه بود که کسی چالش نگذاشته بود که اون هم به مناسبت روز وبلاگ نویسی بود . 

و اینکه این اولین چالشی هست که دارم شرکت میکنم در طی سه سال وبلاگ نویسی :)

 

 

 

 

ادامه مطلب

چهار روز در هفته قراره بریم دانشگاه ، هر چهار روز هم باید از ساعت 8 سر کلاس باشیم :/

حالا من همونی بودم که دانش آموزا رو چند روز پیش مسخره میکردم میگفتم باید ساعت 6 بیدار شین برین مدرسه! مطمئنم چوب خدا بوده !! احتمالا هم دعای همونی که من رو در دو پست قبل دیسلایک کرده ، باعث این مصیبت ها برای من شده !

خواب صبح فاکتور خیلی مهمی برای موفقیت دانشجو در آینده هست چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن ؟

 

 


سلام. 

 

اینکه بگم نبودم دروغ گفتم خاموش دنبال میکردم وبها رو و کلا نمیتونستم از اینترنت و فضای مجازی دور باشم و اون هم برای خودش دلیل داره .

 

ولی سعی کردم که به نت اومدنم رو کمتر کنم . کارها هم خداروشکر بهتر و سریعتر پیش رفته و یکسری پیشرفتهای ریزی داشته ام. 

 

از فلسفه و هر چی که مربوط به فلسفه میشه متنفرم ! 

 

+قراره نحوه آموزش اعداد سه رقمی به بچه های کلاس دوم رو به تقریبا 60 نفر توضیح بدم داخل کلاس که از چه متدهایی استفاده کنن و متاسفانه فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه که چیکار کنم :(

++با اینکه از فلسفه متنفرم ولی کتاب مردی در تبعید ابدی رو دوست دارم قشنگه

+++ریزش موهام خیلی شدید شده و نمیدونم دیگه میتونم چیکار کنم !

 


هنوز نفهمیدم که چرا برای هفته دیگه اعلام کردم که کنفرانس بدم :/

هفته دیگه دو تا کنفرانس دارم پشت سر هم و با این وضع نت قطعا هیچ دسترسی ندارم اصلا نمیدونم چه دنبال چه کتابی باشم :////

«مهارت خواندن کودکان و دانش آموزان» عنوان کنفرانسم هست .

کسی پیشنهادی نداره ؟ موتور جستجوگری که کار کنه ( سلام و yooz ) کار نمیکرد . 

کتابی معرفی کنه برای این عنوان کنفرانسم

 

برای کنفرانسم عکس هم میخوام و به شدت محتاج عکس های خوشگل هستم و اون هم نمیشه پیدا کرد

 

ممنون میشم واقعا!

 


 

+ ولی چه قدر به اینترنت وابسته شدیماا

++کنفرانس فردا هم آماده نیست و اون رو هم باید بپیچونیم گروهی 


بنده با هزار و یک زور و زحمت تونستم مطلب جمع کنم برای کنفرانسم استاد جان میفرمایند : موضوع کنفرانس رو عوض میکنم برین سراغ یک چیز دیگه . برید ببینین که معلمهای کلاس اول چجوری به دانش آموزاشون خواندن یاد میدن تا قبل از عید و برنامه ریزیشون چجوریه ؟

و من 

indecision

مرد حسابی من کلی زحمت کشیدم بابت کنفرانس  و متن نشستم ترجمه کردم که حداقل یک دو تا حرف برای گفتن داشته باشم نمونه اش :


رمزگشایی:
فرایندی است که فرد عملیات مربوط به دریافت و مشاهده کلمه و تبدیل آن به گفتار( از طریق خواندن حروف و ترکیب آن با مصوت ها و پی بردن به الگو و شکل نهایی کلمه ) را انجام می دهد .

Decoding is the process of translating print into speech by rapidly matching a letter or combination of letters (graphemes) to their sounds (phonemes) and recognizing the patterns that make syllables and words.


واقعا همین یک بخش کافی هست . اما دیگه نمیشه روی حرف استاد حرف زد . 

 

این یکی رو موندم چیکار کنم ؟sad


نمیدونم برای شما هم همینطوری هست یا نه ؟!

دارم با میام «بیان» و بدون اصلا برام نمیاره.

تازه امروز کشف کردم.

 

+خیلی ممنون از کمک های همگی . اما متاسفانه نبودم  و دلیلش هم مشخصه که گفتم .

گوگل خداروشکر باز شد و یک بخش اساسی کنفرانسم حل شد ولی یک قسمت دیگه اش در گوگل نیست . البته هست ولی اونقدر بدیهی هست که دیگه لازم نیست کسی بیاد توضیحش بده . 

اما باید یک توضیحی داشته باشم که سخت نیست.

++ خب اینجا یک کمک میخوام ،

کسی میتونه بگه که چه تکالیف و یا بازی هایی برای کودکان خوبه که بتونن مهارت خوندنشون رو خوب کنن . هر چی به ذهنتون رسید رو بگین . یکیش مثلا انشا هست که تقویت میکنه مهارت خواندن رو .


وقتی برای سه هفته متوالی کنفرانس دادن پیچونده میشه . خداروشکر تعطیل شدم که بتونم کارهای استخدامی ام رو انجام بدم :)

 

+ کنفرانس امروز نمره کامل رو گرفتم خیلی خوب بود :) هم طنز بود که خواب آور نباشه و هم اینکه مطالبش کاربردی و بخشیش بر اساس تجربه معلمین بوده واقعا حس خوبی دارم :))

++ کلاس گواهینامه هم فردا تموم میشه و دو تا فنی میمونه که هفته بعد باید برم و اینکه بعدش آیین نامه و بعدش هم عملی ها

آیین نامه و عملی سخته ؟


اینجانب در تعریف کلمه « خواندار » به مشکل خورده و چیزی برای تفت دادن من باب موضوع « جایگاه خواندن در مقطع ابتدایی » ندارد

علاوه بر اینکه به فکر دو صفحه از کتاب مبانی و اصول آموزش و پرورش هم هست که حاوی کلمات بسیاری قلمبه و سلمبه است که ترجمه کردن آن کار هر آدمی نیست.

اینجانب کمک میخواهد .


 

 

یک سال پیش همین فرد میومد کتابخونه میگفت که « من فلانم . من بلانم .» از خودش تعریف میکرد و کلی هم در کار دیگران دخالت میکرد. من به دوست صمیمی ام (که قبلا گفته ام درباره دوست صمیمی ام) گفتم همچین فردی هست دلم میخواد کلا قیافه اش رو نبینم . آخه هر لحظه میومد من تپش قلب میگرفتم به خدا ( واقعا راست میگم دست خودم هم نبود یک جوری بود ) دوستم باهاش یک مقدار اختلاط کرد میگفت که «خیلی پسر خوبیه و چرا باهاش دوست نمیشی ؟»

خلاصه این دو نفر با هم صمیمی شدن و بگو و بخند داشتن و . بعد دو ماه رابطشون تیره و تار شد دقیقا همین فضول بودن این آقا باعث شد که کلا به همدیگه سلام نکنن :دی

بعد دوست صمیمی ام میگه که  « این کیه باهاش رفیق شدی ؟؟»

دیگه من هم خداروشکر روی مبارک این آقا رو ندیدم ، ولی بعد یکسال ( امروز ) اومده تلگرام و این حرفا رو میزنه 

آقا اینترنت رو قطع کنین دوست ندارم اصلا فکر و قیافه اش بیاد تو ذهنم angry

اه اه اه . عکس پروفایلش هم نگاه میکنم با اون لبخند زشت و سبیل زشت تر  و کلا حالم به هم میخوره


عمل تربیتی به اعلا درجۀ واجد خصوصیات هر عمل اخلاقی است : عدالت است .

زیرا از احترام به کودک ناشی میشود ، ایثار است، چون ترجمان تبعیت قدرت تربیتی از مصالح کودک است.

 

یا تعریف من از ایثار و عدالت فرق داره یا اینکه این کتاب کلا اشتباهه :دی

 

مرحوم غلامحسین شکوهی ، اگه یک مقدار کتاب رو قابل هضم تر تالیف میکردین واقعا بهتر بود :)


یک گره خیلی محکمی افتاده به کارم ، متاسفانه یک هفته از برنامه من رو انداخته و کلا راه حلی نتونستم براش پیدا کنم

 

یک دوره باحال دیگه هم میخوام برم که مربوط به طراحی هست ولی فعلا وقتی ندارم .

 

موسیقی هم میخواستم شروع کنم ویولین خیلی دوست داشتم ولی بعدش فهمیدم که آرتروز و کم شنوا شدن از عوارضش هست کلا پشیمون شدم :(

 

+خدایا مشکلاتم رو حل کن 

تو میتونی کمکم کنی :)

 

 

++ حقوقا رو ریختنsmiley


فردا قراره امتحان دوی 540 متر بدم و من هم ماشالله تند :دی

 

متاسفانه فیزیک بدنم طوری هست که نمیتونم تند بدوم نه اینکه چاق باشم ولی در کل اونقدرها نمیتونم تند بدوم ، در هر حال این احتمال وجود داره که رکورد بیشترین زمان ثبت شده در تاریخ جهان و در دوی 540 متر رو از آن خود بکنم و البته جهانی بشم :دی

 

 

+انیمیشن bao رو حتما حتما نگاه کنین کلا 7 دقیقه هست :) واقعا احساسات مادر رو به  خوبی نشون میده و کارهایی که ما باهاشون میکنیم . انیمیشن silent هست ولی بهتره با اون موسیقی خاص خودش باشه. شخصا از صدای نوزادی که گریه میکنه واقعا خوشم میاد و کلا یک جوری میشم . واقعا باحاله :)

+--  ( این قسمت یکی از آرزوهام هست.

++داخل آپارات هست میتونید دانلود کنید.

Related image

 

خیلی وقته فیلم هم معرفی نکردم. فیلم نگاه میکنم اما وقت نمیشه که معرفی بکنم .

 

 

Image result for five feet apart

 

5 پا فاصله . از نظر من یکی از بهترین فیلمهای سال 2019 هست که یک حالت عاشقانه و دراماتیک داره . علاوه بر اینکه علمی هست و شما رو با یک بیماری آشنا میکنه .

این فیلم روی سبک زندگی ام هم تاثری گذاشته و باعث شده که در برنامه ریزی یکسری الگو هایی داشته باشم و  منظم تر بشم

 منتظر فیلمهای بعدی باشین :)


مرسی از اینکه باعث شدی این مانع هم از جلوم برداشته بشه :)

 

من خیلی حامی ندارم . بهترین کسی که میتونه من رو حمایت کنه تویی . پس باز هم ( البته بیشتر ) حمایتم بکن باشه ؟ ممنون :)

 

خدایا مشکل همه رو حل کن و بذار به هر چی که دوست دارن برسن :))

 

+یلدا پس پس مبارک باشه :)

بالاخره چند تا جوجه تونستین بشمرین ؟؟ :دی

 

 

++ عکاس : خودم :)

دارم به این فکر میکنم که باید میرفتم هنر ( که نرفتم ولی مهم نیست ) و این سه یا چهار سال باید در زمینه هنر کلی کار بکنم چون بعدش احتمالا دیگه وقت نکنم .


خب اون قدرها هم بد نبودم دوی 540 متر در 2 دقیقه و 25 ثانیه :)

به نظر که عالیه . از دور دوم که تا نصفه هاش رفتم به بعد شروع کردم به استارت زدن و فشار رو زیاد کردم وقتی دور دوم تموم شد و میخواستم برم دور سوم همه گفتن :

+چرا استارت زدییییییییییییییییییی؟

من میدونستم دیر میرسم با این وجود سعی کردم که همه توانم رو بذارم تا نصفه دور سوم همه چی خوب بود ولی دیگه واقعا کم آوردم و یک پیچ مونده بود . پاهام واقعا خسته بودن و نمیتونستن ت بخورن اما با قیافه ای عصبانی سعی کردم فشار را همانطوری نگه دارم ولی نمیشد دیگه. با این وجود دویدم و ب دویدن ادامه دادم ولی دیگه سرعتم کم شده بود و وقتی دور سوم تموم شد به خودم افتخار کردم یکی از دلایلش این بود که اولین نفر بودم در گروه خودم که تونستم به خط پایان برسم.

در هر حال هر چیزی که شد ، من تونستم 540 متر رو بدوم با اینکه بعدش عوارض داشت :دی

اصلا تصورش هم برام الان خیلی سخته که تونستم انقدر خوب برم.(خوب از نظر خودم )


باز  هم کارهام گره خورده و نمیدونم باید چیکار کنم . بلاتکلیفی خیلی بده . راه حل دیگه ای سراغ ندارم :((((((((((


یک بخش زیادی از کارها و مسئولیت ها از روی دوشم برداشته شد و حالا میتونم آزادانه تر کار بکنم.


میخواستم فیلم irishman رو ببینم. گفته بود که سانسور شده هست و حجمش شده بود 777 مگابایت و البته با کیفیت 480(همیشه همین کیفیت رو دانلود میکنم که بتونم فیلمای بیشتری دانلود بکنم ) بازش کردم و خواستم نگاه بکنم ،،،،،، 3 ساعت و 25 دقیقهsurprise

حرفی ندارم.


یعنی یادم باشه داخل گروه حرفی از درس نزنم. گفتم من فقط نمونه سوال و مرور مونده که وضعم خوب بشه و واکنش بقیه :

 

 

 

- آقای . سوالات کنکور خارج از کشور سال1399 آیین زندگی رو هم زدی ؟ خخخخ

 

- نمونه سوال و مرور خخخ

 

و.

 

 


 

شنبه امتحانا شروع میشه و همه در حال خوندن و ناراحت بودن که چرا از اول ترم نخوندیم و . عهد میبندیم که از ترم بعد هر روز درس بخونیم ولی مطمئنا همه باز هم شب امتحانی میشن :دی

 


امروز حالم خیلی بهتره. دیروز فاجعه هواپیما بود و یکی از هم دوره ای هام هم فوت کرده بود در 18 سالگی سر هیچی و کلا یک جوری بودم .

تسلیت میگم از طرف خودم.(فاجعه اتوبوس هم گویا بوده و من خیلی خبر ندارم.)


مشکلات همچنان پابرجاست ولی من دارم میان بُر میزنم. در واقع دارم راه های دیگه رو یاد میگیرم که قطعا در آینده ای نزدیک نتیجه اش رو میبینم.


ممنون از کامنت های دلگرم کننده پست قبل و اینکه گفتم حالم خوبه.

پیش به سوی زندگی 

 

Image result for life"


میخواستم توی یک گروه پی ام بدم و خیلی هم ضروری بود برای کارام و پی ام من رو نمیفرستاد و این پیام رو میفرستاد

You are performing too many actions. Please try again later.

+ یک دایره قرمز کنار پی ام .

مشکل چیه ؟ جرا اینجوری میشه و تا کی باید صبر کنم ؟

++البته قبلش یک پی ام تقریبا 10 الی 15 خطی نوشتم. شاید به خاطر اون بوده و داخل بقیه گروه ها میتونستم راحت پی ام بدم.


شاید اولین امتحانی در عمرم هست که دوست دارم حداقل ده رو بگیرم و پاس بشم.

 

بنا به اتفاقاتی که تقصیر استاد بود ، افتاد هیچی درس نخوندم و به نمره 20 فکر میکردم ولی امروز ظهر همه چی تغییر کرد. بعد از شنیدن خبر اینکه استاد مبناش از کتابه و نه سوالایی که بچه ها طرح کردن کلا از زندگی پشیمون شدم.مرد حسابی یک هفته زودتر این رو میگفتی که برنامه ریزی سفت و سختی داشته باشم برای خوندنش.

 

این درس همون درسی هست که بنده به مدت 5 هفته روی 6 صفحه از کتاب برای کنفرانسم متمرکز بودم ولی از این 6 صفحه کلا 2 صفحه رو فهمیدم.

Image result for ‫اصول و مبانی آموزش و پرورش دکتر شکوهی نمونه سوال‬‎

 

خیلی دوست دارم به نویسنده کتاب ( پدر علوم تربیتی کشور ) حرفهایی بزنم ولی میگن پشت سر کسی که فوت کرده ، حرف نزن 

یک قسمتی از این کتاب هم واقعا فوق العاده هست . تربیت . طبیعت . فطرت باز طبیعتتربیتطبیعت فطرتنظریه فیلسوفان درباره طبیعت و تربیت . اصلا بذارین یک قسمتیش رو نشون بدم:

 

و نقدی که من بهش داشتم :

میگه که باید طوری به طبیعت در تربیت توجه بکنی که بر ضدطبیعت غلبه بکنه (اون بالا مواردش رو گفته ) و اینکه طبیعت تنها زیر مجموعه تربیت نیست و نباید تنها به این (طبیعت ) توجه بکنی.

 

کلا باعث شد که حدود 25 صفحه از کتاب رو حذف کنم که مربوط به این بحث تربیت و طبیعت هست.

 

استاده رئیس دانشگاه هست و طبیعتا نمیشه باهاش بحث کرد.

 

+خدایا من رو پاس کن :دی 


از اینکه بخوام مدام استارت بزنم  و یک چیزی جلوم رو بگیره ، دیگه بریدم از این کار. واقعا یک ماهه درگیرم . فقط سر همین قضیه !!

 

هر روز دارم بیشتر حسرت میخورم که چرا از این همه توانایی که دارم استفاده نمیکنم . اصلا راه استفاده اش رو بلد نیستم . ای کاش یک دو تا راهنما بود . دو تا راهنما که هم تواضع  داشته باشن و بتونن به یک آدم در هر سطحی جواب بدن و هم اینکه

ایرانی

باشن :(

هر جایی ، هر گروهی رفتم انگار نه انگار سوال پرسیدم و امان از جوابایی که داده نشد :((((

 

بعضی وقتا واقعا از آدمهای اطرافم متنفر میشم ، کمک میخوای ، سوال میپرسی ، هیچکس ، انگار همه توی دنیای خودشون هستن . 

اگه همه کنار هم بودیم و به هم کمک میکردیم 

دنیا قشنگ تر میشد.

اگه!!

Related image

 

 


با معدل 17/82 تونستم این ترم رو رد کنم حالا نمیدونم معدل الف هستم یا نه . البته برام مهم نیست. همین که چند تا امتحانی که میخواستم پاس بشم ، پاس شدم :)

ولی شب امتحانی بودماااااااا :دی

انتخاب واحد ها هم فردا تکمیل میشه و از هفته دیگه یکشنبه ( و نه شنبه !!! خیلی مهمه که شنبه نیست) دانشگاهمون شروع میشه قشنگ با یک عده ای همکلاسی شدم که همه شون بلا استثناء گیمر هستن:دی خدابخیر بگذرونه من آخر این ترم یک دونه گیمر حرفه ای درجه 1 میشم :دی

فعلا که در این یک ترم داخل pes برای خودم صاحب سبک شدم :دی

انقدر که بازی کردیم با همکلاسیان عزیز :)

انشاالله این ترم call of duty رو قشنگ یاد میگیرم .


 

تئاتر هم رفتم دیدم. اسم تئاتر «میراث» بود با هدف معرفی کتاب اسرار آل محمد (ص)   .یک کتاب تاریخی که تاریخ واقعی اسلام و چند تا از معصومین رو به نگارش درآورد شده و قدمتش حدود 1400 سال هست.

کارت این گروه رو گرفتم ببینم چجوریه . اینستاگرام ندارم و خیلی اتفاقی هفته پیش از طریق مرورگر رفتم ببینم خبری نیست که خداروشکر بعد یک سال دست به کار شدن :)

آدرس دفترشون هم نزدیک خونمون هست اما رفتم دیدم یک خرابه هست :////

تلگرام هم رفتم فعلا خبر خاصی نبود پروفایل ادمینش رو دیدم نوشته last seen a long time ago

آقا امید من رو قظع نکنین دیگه :(

اما خداروشکر همین که گروهشون کار کرد :)

 

تازه بعد دو سال ، یک ایده تئاتر خوب به ذهنم رسیده که الان دارم داخل ذهنم صحنه هاش رو برای خودم ترسیم میکنم. البته وسطای این داستان تئاتر باید کار بشه  .

چند تا ایده فیلم داشتم برای خودم که قبلا طراحی کرده بودم و به نظر خودم میتونن یکی از بهترین فیلمهای سینمایی بشن ( اعتماد به نفس رو حال کنین !!!)


رانندگی هم یادگیری پارک دوبل مونده فقط که فردا یا 5 شنبه یاد میگیرم. ضمن اینکه رانندگی داخل شهر خیلی سخته.indecision

و نمیدونم این مشکل رو همه دارن یا فقط من دچارش هستم و اون اینه که خیلی نمیتونم سمت چپ و راست ماشین رو کنترل کنم یعنی گاهی اوقات پیش میاد که از طرف راست ماشین به یک ماشین دیگه برخورد کنم و خیلی پیش اومده :(

این عیب کی برطرف میشه ؟


 

بعد یک ماه و چند روز تونستم برم فوتسال به مدت 3 ساعت :دی

البته نیم ساعت آخر رو فقط وایستادم دروازه خیلی خسته شده بودم دیگه نمیتونستم بدوم

ولی خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت :)


وارد گروه کلاس شدم فقط قرار بر این شد که دیگه حرفی از نمره زده نشه :دی

میخواستم بحث رو عوض کنم وارد حوزه فیلمهای سینمایی بشم و با یکی از همکلاسی ها داخل گروه درباره فیلمهای مختلف بحث میکردم. من خیلی احساس شاخ بودن بهم دست میداد که دو سه تا فیلم نگاه کردم ( واقعا یک حس خاصی داره چند تا فیلم دیدی که بقیه هم دیدن نمیدونم تجربه کردین یا نه ) حالا من هر چی فیلم معرفی ایشون یک خلاصه ای از فیلم میگفت و متوجه میشدم که بله ایشون دیده فیلمه رو . طوری هم نبود که بخواد دستم بندازه. از انواع آمریکایی و اروپایی گرفته تا شرق آسیا (حتی تایلند !!!) فیلم معرفی کردم و ایشون دیده بود فقط یک دونه فیلم ندیده بود که اون هم فیلم اضغر فرهادی بود که سال 2018 تو اسپانیا ساخته بود ( everybody knows) .وارد فیلمهای ایرانی هم نشدم چون به ندرت نگاه نمیکنم و آخرین فیلمی که دیدم سرخپوست بود  ( انصافا قشنگ بود) تابستون همین امسال.

خلاصه این دوستم هر چی فیلم میگفت من که نمیشناختم :دی

وارد انیمه هم نشدم چون فقط یک دونه انیمه سینمایی تو عمرم دیده بودم ولی خب این  دوستم حتی انیمه هم نگاه میکنه :///

سریال کره ای هم نگاه میکنه یک عکس از همه فایلهای سریال های کره ای اش گذاشت بهش گفتم

تو کار و زندگی نداری اومدی اینجا چت میکنی؟ خخخ

نتیجه اخلاقی که گرفتم این بود که اگه داخل یک زمینه  بهتون احساس شاخ بودن دست داد بدونین که اصلا شاخ نیستین :دی و شاخ بودنتون رو هم به بقیه اثبات نکنین چون بدجوری ضایع میشین :دی

 

دیگه همین :)

 

نتیجه تصویری برای ‪fireflies‬‏


سلام :)

 

ترم اول تموم شد و خداروشکر دیگه رسما برچسب ترمولکی بودن از من برداشته میشه :دی

 

بحث سر نمره ها داخل گروه بود .

یکی میگفت 13 یکی 12 ، 11،  13.5 .

یکی میگفت این دیگه چه استادیه فکر کنم بالای 14 نداشتیم

و من یک دفعگی

17

 

همه در حال تایپ بودن که عدد 17 رو از جانب من دیدن همۀ    is typing  ها پاک شدن .   یک دقیقه سکوت بر گروه حاکم شد بعدش 1 2 3 4 و 5 نفر

is typing

 

سریع از گروه لفت دادم گفتم الان با الفاظ محبت آمیزشون من رو مورد عنایت قرار میدن. البته مطمئنم که بهترین نمره نشدم :دی

با این وجود خوبه.

 


 

راستش نمیدونم مشکل حل شده یا نه . در واقع یک راهی به ذهنم رسید . اگه درست باشه خیلی خوب میشه ولی تا یک ماه میتونم استفاده کنم.


یکی از بهترین اخباری که شنیدم

https://www.instagram.com/haftaseman.ins/

هست . گروه هنری هفت آسمان و احتمالا هم بریم تئاترش رو ببینیم.« گرایش به مدار 360 درجه »اش خیلی قشنگ بود :)

و البته یک گروه هنری دیگه هم پیدا کردم اون هم مثل اینکه خوبه. اگه کلاسی آموزشی داشته باشن خیلی خوبه :)


کتاب خوندن هام رو شروع کردم.از آثار هاروکی موراکامی شروع کردم در واقع ادبیات شرقی

6 تا کتاب دارم و میخوام بخونمشون.

دو تاش روانشناسی برای کارهای خودم.

4تای دیگه :

ملت عشق

رویای نیمه شب

کیوتو

(این یکی رو یادم نمیاد مال هاروکی موراکامی هست که بید ،زن خفته هست ؟!)

دیروز شروع کردم به خوندن.

قرار گذاشتم کتاب مذهبی هم بخونم و داخل خونمون هم هست.

 +عکس از خودم چه طوره ؟


به نام خدا

بسیار کسل کننده . خدا رو شکر سه روز در هفته از صبح تا شب دانشگاهیم و بقیه روزها خونه 

 

این هفته هم دو روز :)

اما استادهای به شدت جزوه گو داریم :/

 

خیلی هم بی نمک هستن . بد تر از اون همکلاسی های پاستوریزه و خوش خنده . یعنی اساتید بی نمک و این دانشجو ها مکمل یکدیگه اند.

کافیه استاد بگه سلام و بعد  یک کوچولو بخنده کلاس کلا میره رو هوا !!! یکی صندلیش رو از فرط خنده گاز میگیره یکی زمین رو و من و دوستان آشنا اینطوریfrown به همکلاسی هامون نگاه میکنیم. 

- بی مزه ها :/

 

هر چی ترم قبل اساتید غرب زده بودن این ترم همشون شرق زده ان :////

یک جوری از سفراشون به ژاپن و کویت (!!!!!) میگن و از آدماشون تعریف میکنن که انگار اونجا هیچ آدم خلافکاری پیدا نمیشه نمیدونم بهشون خیلی خوش گذشته حال دادن چیکار کردن که اینطوری تعریف میکنن.

 

خلاصه که خدا بخیر بگذرونه 

+5 شنبه آیین نامه دارم و فعلا هیچی نخوندم:((

باید هر چی سریع تر این یکی رو رد بکنم برم سراغ غول آخر که افسر هست .

++خیلی وقت بود چیزی ننوشتم ، در واقع حس و حالی نبوده برای نوشتن و کامنت دادن همین الان هم به زور دارم پست مینویسم 


با افتخار تمام با 8 تا غلط رد شدم آیین نامه رو  . انشاالله دفعه بعدی :دی

 

انتظاری هم نداشتم . نخونده بودم خیلی زیاد . هر چی آزمونم دیشب میزدم بالاترین نمره ام میشد 23 :///

 

اول هفته پلن a ریختم که هر روز یک فصل رو بخونم اون روزایی که دانشگاه هستم فصلهای راحت رو بخونم تا امروز که 5شنبه هست تموم یشه کتاب.

پلن a اجرا نشد.  دیروز صبح پلن b رو ریختم که اگه پلن a اجرا نشد از صبح بشینم سه فصل اول رو خیلی سرسری بخونم(چون 3 فصل اول مهم ترن )

پلن b هم اجرا نشد (واقعا خوندن این مدل کتابها برام زجر آوره :((( )

پلن c  رو رفتم اجرا کردم گفتمم حدود 30 تا آزمون میزنم که« آزمون دیده »بشم و ترسم بریزه.

پلن c خیلی خوب بود منتها من کلا 10 تا آزمون زدم :// سرم درد گرفت دو ساعت مدام سرم توی سیستم بود.

پلن d  رو گذاشتم برای امروز صبح ، که بشینم بخونم . متاسفانه خیلی دیر ( ساعت 6:30  )بیدار شدم :/// و ساعت 7/15 باید اونجا یعنی محل آزمون میبودم.

گفتم پلن z رو اجرا میکنم :دی

پلن z هم توکل به خدا و یاری جستن بود که متاسفانه جواب نداد :////

چه قدر خدا من رو دوست داره.

البته خب از یک کلاس 20 نفری کلا 5 نفر قبول شدن :دی و این یعنی فاجعه !!!!

دست اول همیشه دست گرمیه . یک پسر همیشه باید دفعه اول رو رد بشه وگرنه که پسر نیست :دی

(سعی در توجیه رد شدنش میکند)

ولی واقعا چیکار میکنین که قبول میشین دفعه اول؟


 

 

من باب  همکلاسی های دانشگاه که گفته بودم در پست قبل ، علاوه بر پاستوریزه بودن ، خیلی ریاکار و پاچه خوار هم هستن :///

 

 


 

موندم چجوری toy story4 تونست اسکار بگیره . خیلی داستان خوبی نداشت و میخواستن فقط سر و تهش رو ببندن کلا این مجموعه رو تموم کنن:/

البته خب امسال ، سال انیمیشن های قسمتی یا فصلی بود . ولی هیچکدومشون قابل قبول نبودن. البته من فروزن رو که خیلی تعریف کردن رو ندیدم چون موزیکاله و از موزیکال خوشم نمیاد . قسمت یکش هم نگاه نکرده بودم .

 

5 پا فاصله چرا نامزد نبود ؟

 

و جالبتر از اون پاراسایت که بهترین فیلم شد . فیلمش پر از نماده ( توی نقد فیلمها خوندم ) و پیشنهاد دوستم بود(پست قبل داشتیم بحث میکردیم این فیلم رو هم پیشنهاد کرده بود ) که ببینمش. فکر میکردم فیلمش مربوط به خانواده هست چون خانواده 4 نفره ان . ولی بعدش میشد ی خانوادگی و بعدش یک صحنه جنایی و اکشن از کشت و کشتار :///

اصلا انتظارش رو نداشتم .داستانش خیلی یکدفعگی بود.

 


 

من برم تا هفته دیگه کلی کار دارم و اینکه دارم به صورت خاموش و نامحسوس وبها رو میخونم :دی

پیشاپیش روز زن رو هم تبریک میگم :)) 

+ برای مامانم چی بخرم به نظرتون ؟


خدایا میدونی دیگه تلاشم رو کردم . 

باید فردا رو قبول بشم وگرنه اوج نامردیه. 

 

من توی امتحانای تستی واقعا مشکل دارم. البته آمار آزمونهایی که دادم خوبه.

آزمون آیین نامه رانندگی

امیدوارم فردا بیام و بگم که قبول شدم.

 

+ کامنتها رو جواب ندادم شرمنده . به زودی جواب میدم خیلی سرم شلوغه.

++ خواهشا وبها رو حذف نکنین اگر میخواید وب جدید بسازید لطفا خبردار کنین.ممنون:)


سلام :)

 

بعد دو روز اومدم و قسمت دوم معرفی ها رو خدمتتون ارایه بدم . 

قسمت اول که دو تا فیلم + یک انیمه رو معرفی کردم .

 

۱- glass castle 2017 قصر شیشه ای

کمتر فیلمی رو میتونیم توی هالیوود و کلا فیلمهای غربی (و حتی شرقی!!) رو پیدا کنیم که مفهوم خانواده در اون دارای ارزش باشه . این فیلم داستان یک دختر خانوم جوان (ژانت) هست که تمام تلاشش رو میکنه که خانواده اش از هم نپاشه و دوباره اونها رو به جمع خانواده برگردونه . این فیلم همچنین یک بخشی از امور تربیتی رو که به نظر اشتباه میان به مخاطب نشون میده . 

در این فیلم پدر خانواد که رودی هارسون در اون نقش ایفا میکنه بسیار درخشان ظاهر میشه . 

البته که فقط بازی نقش پدر خیلی خوب از آب دراومده و سایر نقش ها (حتی خود ژانت با بازی بری لارسون ) اونقدر ها خوب بازی نمیکنن. 

و داستان فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده . مطمئنا از تماشای فیلم راضی خواهید بود. 

Image result for glass castle

 

۲- the long way home 2015 راه طولانی خانه

یک فیلم نسبتا کمدی با یک تراژدی خیلی تلخ در پایان که میتونه اثری شگفت انگیز رو در ذهن مخاطبان به جا بذاره. بین دو کشور کره جنوبی و کره شمالی جنگ رخ میده دو تا سرباز صفر یکی از کره شمالی و یکی دیگه از کره جنوبی هم داخل جنگ هستن و هر کدوم یک ماموریتی رو بر عهده دارن و باید اون ماموریت رو انجام بدن .

از قضا این دو سرباز با همدیگه رو در رو میشن و به خاطر اینکه هیچی از جنگ یاد ندارن صحنه های کمدی رو به نمایش میگذارند.

فیلم پایان نسبتا تلخی داره و چهره زشت جنگ رو نشون میده که چه افرادی بابت این جنگ کته میشن :(

 

Image result for the long way home 2015

 

۳- back on the track 2013 آخرین مسابقه او ( ترجمه رو صدا سیما انجام داده‌:/ )

یک  فیلم دیگه میتونیم بگیم که مربوط به سالمندان هست و اتفاقاتی که در خانه سالمندان علیه اونها میفته و نامهربونی هایی که بهشون میشه و همینطور باز هم به مفهوم خانواده اشاره داره که جمع پدر و مادر همراه با فرزند هاشون چه قدر مهمه .

یک پیرمردی که خیلی سال قبل قهرمان دوی ماراتن شده بود دوباره میخواد شانسش رو برای شرکت و قهرمانی در این مسابقه انجام بده اما .

من فقط این فیلم رو از تلویزیون تونستم ببینم. فیلم محصول کشور آلمان هست  و  بازیگر اصلی اون که معروف به« دی دی »هست (اسم اصلی اش رو نمیدونم ) جایزه بهرترین بازیگر مرد در جشنواره فیلمهای آلمان شده (معادل جشنواره فیلم فجر  در ایران )

 

Image result for back on the track film

 

خب بیشتر سعی کردم فیلمهای مختلف رو از کشور های مختلف بیارم چون همه اش هالیوود به نظرم خوب نیست و بهتره آدم تنوع داشته باشه :)

البته که بیشتر میخواستم معرفی بکنم ولی یک مقدار وقت تنگ هست و یک کار مهم دیگه هم دارم.

الان بیشتر نگران کتابها هستم . دارن به آخرشون میرسن و هیچ کتاب دیگه ای هم ندارم بخونم. 

پی دی اف هم قاعدتا نمیخوام بخونم . چون اصلا نمیتونم بخونم این مدلی  و فقط با مدل کتابش میتونم سازش داشته باشم .

امیدوارم پست مفید باشه و ببخشید


سلام :)

اینطور که مشخصه ، به دلیل وجود ویروس کرونا و تعطیلی مدارس و دانشگاه ها ، مجبوریم داخل خونه بمونیم و  این زیاد موندن داخل خونه هم خیلی خوب نیست. از این رو تصمیم گرفتم فیلم نگاه کنم. البته که الان پلی لیستم تموم شده :|

و اینکه فیلم نگاه کردن شاید 2 ساعت از کل روز رو پر کنه(خیلی بشه!!) . در واقع برای بقیه ساعات باید فکر دیگه ای چید. اگه پیشنهاد خیلی خوبی دارید و دارید اجرا میکنید میتونید در این چالش شرکت کنید. من نقاشیم خوب نیست برای همین شرکت نمیکنم :دی

 

میرسیم به معرفی چند فیلم و انیمه :

 

1- فیلم 1917

این داستان برمیگرده به جنگ جهانی اول جایی که انگلیسی ها قراره به آلمانی ها حمله کنن و این جنگ طوری هست که انگلیسی ها تا یک قدمی پیروزی هستن و این گردان انگلیسی آماده نبرد آخر هستن. دو تا سرباز جوون وظیفه دارن که یک ماموریتی تقریبا غیر ممکن انجام بدن رسوندن پیغام خیلی مهم به اون گردان برای جلوگیری از ورود اون گردان به تله مرگباری که آلمانی ها برای انگلیسی ها چیدن. فاصله این دو تا جوون با این گردان (که حدود 1600 نفر هست) 9 مایل هست و باید در طی مدت زمان کوتاهی این پیغام رو برسونن.

تکنیک فیلمبرداری تک پلان در این فیلم واقعا عالی هست . یعنی این که فیلم کلا یک دونه کات داره . شامل دو تا سکانس یا پلان طولانی هست.(البته داداشم اعتقاد داره که با فریبکاری تونستن این فیلم رو به صورت یک کات نشون بدن و نه چند تا کات در واقع میگه که فیلم چندین تا کات داره ولی مشخص نمیشه.) و این تکنیک باعث میشه که همراه دو تا جوون باشین و جنگ رو به صورت خیلی ملموس تجربه کنین(البته یک مقدار مبالغه کردم :دی) در هر  حال فیلم خیلی خوبی هست. پیشنهاد میشه که حتما نگاه کنین . 

موسیقی متنش هم که خیلی خوبه :)

فیلم رو میتونین به صورت کامل و یا همراه با خانواده ببینین فقط یک مشکل هست الفاظ زشتی هست که خود بازیگرها به کار میبرن.

این فیلم نامزد اسکار 2019 شده.

 

Image result for فیلم 1917

 

2-انیمه the silent voice

دختری با اختلال شنوایی به نام شوکو نیشیمیا Shōko Nishimiy پس از انتقال به یک مدرسه ابتدایی جدید در سال ششم توسط همکلاسی‌های خود از جمله پسری شیطان به نام شویا ایشیدا Shōya Ishida، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. این آزارها که توسط معلمشان مورد بی‌توجهی قرار گرفته و بی‌ضرر فرض می‌شود، به سرعت از کنترل خارج می‌شود. تشویق و فشار نامحسوس دیگر همکلاسی‌ها، اعمال ایشیدا را به پیش میراند.

هنگامی که ایشیدا در این آزار و اذیت‌ها زیاده‌روی می‌کند مادر نیشیمیا تصمیم می‌گیرد که او را به مدرسه دیگری منتقل کند؛ چیزی که ایشیدا را تبدیل به یک فرد مطرود می‌کند.

چیزی نمیتونم بگم فقط اینکه این انیمه یک شاهکاره . در رابطه با مفهوم دوستی و دوست داشتن . جاهایی که دختره میخواست حرفهاش رو بزنه ولی نمیتونست اونها رو به صورت درست بیان کنه واقعا ناراحت میشدم. 

Image result for a silent voice

 

 

 

3-فیلم dead poets society (انجمن شاعران مرده)

این فیلم محصول سال 1989 هست. یک فیلم در حوزه آموزش و پرورش . همیشه با روش های جدید و نوین در هر حوزه ای مخالفت میشود . یکی از این حوزه ها آموزش و پرورش هست . ایده های نوین تدریس باید جایگزین  رویکردهای کهنه و پوسیده و خسته کننده سنتی بشن. اما همیشه بین نسل جدید و نسل قدیم سر این موضوع دعوا بوده و هست. متاسفانه یک عده هستن که نخوان درس های خشک به صورت جذاب تر تدریس کرد. از طرف دیگه انتظاراتی هست که والدین از بچه هاشون در رابطه با آیندشون دارن . اینکه دوست دارن بچشون مهندس بشه وکیل بشه .

اینجا این دو تا موضوع رو خیلی خوب مورد بحث قرار میده و تبعاتی که برای دانش آموزا داره.

 

Image result for انجمن شاعران مرده

 

اگه بحثی پینهادی چیزی دارین بفرمایین . این بخش اول بود . امیدوارم که بخش دوم رو نذارم در واقع منظورم اینه که روزهای کرونایی تموم بشه .

+کسی هم اگه به چالش علاقه داره این چالش  رو یادش نره :)

 

منابع:

سایت نماوا

ویکی پدیا


1-همچنان با دو هفته و یک روز بیرون نیومدن در این زمینه بین اعضای خانواده رکورددار بیرون نیومدن از خونه هستم :دی

 

2-نمیدونم چرا ولی از وقتی نت هدیه داده شده سرعت اینترنتمون شدیدا کاهش پیدا کرده و دایما هم قطع و وصل میشه :///

 

3-کلاس های مجازی هم که حس و حال خاص خودش رو داره و از همه مهم تر همون قسمت آزمون هست و اینکه قبل آزمون میام یک 5 دقیقه جزوه رو میخونم و بعد هم کل صفحه مانیتور رو به دو قسمت تقسیم میکنم یک قسمت پی دی اف که کنار دستم باشه تا موقع آزمون سریع بتونم نگاهی بندازم اون طرف دیگه هم که میشه آزمون و سوالات.

کلا 4 تا 5 تا سواله  اما من همیشه با نمره 16 پاس میشم :دی یعنی دقیقا لب مرزم :دی

اما واقعا کلاس های خوبی هستن نکات خیلی جالبی داخلش گفته میشه. استاد فرهنگ هستن گویا. البته که من ایشون رو خیلی نمیشناسم .

 

4- برای چند روز آینده سورپرایز دارم :دی 

البته یک مشکلی پیش اومده اگه رفع بشه قول سورپرایز رو بهتون میدم میخوام چند تا از کارایی که در این چند روز درگیرشون بودم بهتون نشون بدم :)

اگر چه برای خودم بیشتر سورپرایزه :دی چون خیلی برای من ارزش داره .

 

 

5-دیگه همین . خواهشا دعا کنین مورد 4 درست بشه که خیلی برام مهمه . 

و اینکه مراقب سلامتی خودتون باشین  و مثل یک عده ای از هموطن هامون نباشین که میرفتن شمال ( فکر کنم کلا بسته شده شمال ) 

 

+ این سوال خیلی من رو درگیر کرده . این همه کشور آمار کرونا داشتن از اروپا و آفریقا و آمریکا و آسیا . یک کشور اسمش رو نشنیدم 

هند

با n میلیارد جمعیت بالاخره باید یک نفر بگیره کرونا دیگه :دی

ایران با 80 میلیون نفر کرونا گرفته هند نه و اگر هم کسی در هند گرفته باشه خیلی دیرتر از ایران مبتلا به این عارضه شده و این خیلی عجیبه !!

 


در این چند روز که نبودم (کلا دو سه روز بود حالا :/ ) اتفاقات خوبی افتاد. انگیزه بهم تزریق شده بود و داشتم کار میکردم واقعا و از زندگی لذت میبردم با اینکه توی خونه زندونی شده بودم ولی حس خوبی بود . البته که رسیدن به کار هام همچین راحت هم نیست و طبق معمول مشکلات کارم اومدن به سراغم انگار من رو خیلی دوست دارن :/

.

وقتی استاد اندیشه میگه که کلاس های مجازی رو باید شرکت بکنین اگه شرکت نکنین به تعداد تعطیلی ها غیبت میخورین+ اینکه پاورپوینت ارایه تون رو هم باید درست کنین +‌ کتاب رو هم خلاصه کنین (!!!!!) + آزمونی که توی سایت خودم گذاشتم رو شرکت کنین و گواهی اش رو برام بیارین به این استاد باید چه نسبت و لقبی داد ؟ :///

خودتون بگین.

استاد عزیزم (!) میشه بگی دقیقا چیکار نکنیم . تازه چه درسی هست!! اندیشه . منطق فلسفه چه قدر دوست داشتنی واقعا :///

و نکته قابل تامل اینجاست که من کتابش رو نخریدم(میخواستم بخرم این ماه ولی کرونا اومد :/ و موندم چجوری خلاصه کنم کتاب رو . )

.

کتاب ملت عشق تموم شد فکر میکردم کتابام تموم شده ولی تونستم یک کتاب دیگه پیدا کنم . رویای نیمه شب

خوشبختانه تعداد صفحاتش بالاست :)

.

یادگیری زبان انگلیسی رو هم دارم شروع میکنم و شاید یک زبان دیگه رو هم در این حین یاد بگیرم معلوم نیست . 

.

عضو انجمن ادبی هنری هم شدم و با اون هم دارم خودم رو سرگرم میکنم :)

خلاصه که خوبه . 

شاید دیر به دیر بیام 

چون کلی کار ریخته روی سرم :/

.

+فردا روز پدره 

روز همه پدر ها مبارک :)

 

 

-وااااااای جوراب فروشی تعطیله. چیکار کنم ؟ 

دغدغه این روزهای خانومهای محترمه :دی

(فقط یک شوخی هست لطفا به کسی بر نخوره . ممنون :) )


توی این 8 الی 9 ماهی که فعالیت داشتم (قبلش فعالیتم به مدت یک سال صفر بود)

 

این ماه آخری از همه ماه ها بیان شلوغ تر و به نوعی باحال تر شده بود و دلیلش هم مشخصه :

کرونا :|

با این حال این روزهای بیان چالش در چالش شده !!! 

 

منم دعوت شدم و خیلی ممنون که دعوت کردین(خیلی ها دعوت کرده بودن گفتن که همه دعوتین اونها رو من حساب کردم و خیلی ممنون ) اما با اجازتون توی دو تا چالش شرکت میکنم .

یکی 8 لبخند 98

و یکی دیگه هم 

برنامه هایی که قراره برای سال بعد داشته باشیم.

 

از لبخند شروع میکنم. 

1- دیدن کارنامه کنکور درصد بالای زیست که داشتم برای خودم دور افتخار میزدم :دی (آخه درصدام همیشه پایین بوده)

2-قبول شدن توی فرهنگیان با وجود افتضاحی که داخل مصاحبه به بار آوردم (خیلی بیش از حد صادقانه صبحت میکردم)

3-انسجام بیشتری که با اعضای خانواده تونستم به دست بیارم (این خیلی مهم بود)

4-زمانی که با دوستام داشتیم pes2020 بازی میکردیم به صورت دو به دو و من و یکی دیگه با هم تونستیم کل بازی ها رو ببریم (خیلی خوب بود :) 
)

5-وقتی که اولین حقوقم رو گرفتم و یک فرد رسمی شناخته شدم.

6-وقتی که توی یکی از درسهای دانشگاه بنده با اختلاف سه نمره بهترین نمره رو گرفتم :دی (فقط بعدش مورد عنایت همکلاسی های عزیز در فضای مجازی قرار گرفتم :دی)

7-معدل الف شدم :))

8-اینکه تونستم یک راه ارتباطی با افراد خارجی پیدا کنم (برای کارم مهمه)

9-کاری هست که خودم درستش کردم حالا شااااید گفتم :دی

 

البته که من بیشتر از اینها نیاز داشتم که بنویسم ولی به همین ها بسنده کردم و نهمی رو هم به زودی میگم :))

 

خب بریم سراغ چالش(یا بازی وبلاگی) دوم :)

 

میرسیم به دومی که قراره چه برنامه هایی برای سال آینده داشته باشیم . 

 

میخوام داخل درسهای خودم خیلی خیلی موفق باشم و بتونم معدل الف که هیچ نفر اول بشم. 

 

سطح زبان انگلیسی خودم رو به هر طریقی افزایش بدم و بتونم مقاله ها رو راحت بخونم و مطالب ارزشمندتری کسب کنم.

یک زبان دیگه هم میخوام یاد بگیرم .احتمالا زبان آلمانی هست و برای این انتخابم هم هدف دارم چون آلمان یک کشور با تی هست و احتمال زیاد در آینده با زبان انگلیسی رقابت خواهد کرد.

 

مقاله های مختلف رو بخونم در ارتباط با علوم تربیتی و کتاب های بیشتری جمع کنم اعم از جامعه شناسی و علوم تربیتی و روان شناسی :)

 

در زمینه تکنولوژی پیشرفت خیلی خوبی داشته باشم و بتونم برای بچه ها برنامه های باکیفیت درست کنم اعم از کارهای گرافیکی و بازیسازی .

 

معنویات خودم رو ارتقا بدم هنوز خیلی کم هستم و روی این مورد خیلی باید تاکید کنم :)

 

دیگه اینکه ورزش هم بکنم.

ان شاالله که اوضاع برمیگرده به روال قبلی اش :)

 

 

اما کسایی که دعوتن.

دو تا شرط داره :

1- کسایی که دارن این بازی وبلاگی رو میخونن و الان هم دارن شرط رو میخونن :)

2- اینکه اسمشون شامل این حروف باشه .

 

Image result for حروف الفبا

 

:)))

دیگه نمیدونم چجوری بگم همتون دعوتین :///

همه دعوتین دیگه نگنین نگفتم :))

 

این ویدیو هم داشته باشین برای چالش (بازی وبلاگی) من ام .

دوبله مربی مراکش بعد از باخت مقابل ایران در جام جهانی اون بازی یک بازیکن مراکش گل به خودی زده بود.

ببینید

بازُم مِشَّد خودِمان :دی

 

دیگه چی ؟ نامه ای به بیان به نظرم که بیان نیاز به تغییر نداره !!! همینقدرش هم من راضی ام. 

شخصیت کارتونی هم زیاد تو ذهنمه فقط نمیدونستم کدوم یکی رو بگم.

 

+بازی وبلاگی خودش تشکیل شده از یک کلمه خارجی دیگه هست (وبلاگ) شاید چالش بهتر بود. 


سلام :)

 

امیدوارم حالتون خوب باشه و اینکه عیدتون هم مبارک .

 

انشاالله هر جایی که هستین سلامت و شاد و باانرژی باشین :))

امیدوارم دغدغه هیچکسی محدود به داشتن کار و ضعف جسمی و روحی نباشه :)))

 

سال 98 میخواد خیلی شاد و یا غمناک باشه ولی گذشت الان مهمه.

 

دو تا مورد رو یادم رفت بگم :

1- عیدی یادتون نره . شماره کارت هم خواستین براتون میفرستم میتونین وجه دلخواهتون رو به من واریز کنین . پیشاپیش ممنون :دی

2- اینکه مورد 9 پست لبخندها (پست قبل) ناقصه میخوام اینجا کاملش کنم. البته که خیلی به این روزهای عید نمیخوره :))

 

 

 

اینم از اولین کار گرافیکی بنده :) میخواستم به نوعی عیدی و سورپرایز بشه ولی نشد دیگه چون میخواستم چند سین از هفت سین رو درست کنم که هیچ کدومشون نشد . در کل همین یکی رو داشته باشین :)))))

 

البته طرح اولیه اش رو میدیدین فاجعه بود این یکی یکم بهتر شد . 

 

ان شاالله طرحهای بیشتر و بهتر و هدفدار تر :)


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Amirarsalan Bari آموزش عکاسی کامپیوتر کلاس 8/4 دوره 35 وبسایت پشتیبانی لایک چت مداد رنگی خريد کاغذ ديواري بانک فیلم‌های ایرانی مرجع ویدئو پروژکتور و پرده نمایش